دل نوشته های من

گفتند که نامحرمی و بوسه حرام است

دل گفت که محرم تر از این عشق

کدام است ؟

بوسیدم و لب دادم و آغوش کشیدم

نامحرم من ! محرمی و کار تمام است ...

چطور میتونم فراموشت کنم

وقتی اسمت هنوز رمز گوشیمه؟؟؟

امروز داشتم از کنار پارکی که همیشه باهم میرفتیم میگذشتم بغض کردم 

نفسم ، من بخاطرت سه روز تب کردم 

کاش قدرمو می دونستی ... 

کاشکی تو رو سرنوشت ازم نگیره 

می ترسه دلم بعد رفتنت بمیره

اگه خاطره ها یادم میارن تو رو 

لااقل از تو خاطره هام نرو 

کی مثه من واسه تو قلب شکسته ش میزنه 

آخه کی واسه تو مثله منه 

بمون ، دل من فقط به بودنت خوشه

منو فکر رفتن تو می کشه 

لحظه هام تباهه بی تو 

زندگیم سیاهه بی تو 

نمی تونم ...

دلم برات تنگ شده عشقم 

Don't let your dreams 

just be dreams ...

زندگی را با عشـــــــــــــــــق

                           نوش جــــــــــــــان باید کرد

آنچنان میل تو دارد دل من ،

که اگر نامه رسان گرگ بیابان باشد ،

قدمش می بوسم

گاهی انقدر دلـــم هوایت را می کند

شک می کنم

به اینکه این دل مال من است یا

تــــــــــــو

توی زندگی هر آدمــی

یه نـــــــــفر هست که

هیچ وقت

هیچ وقت

هیچ وقت فراموش نمی شود ..

عشق یعنی

خالصانه

در تمام دفترم

لا به لای اســم تو

یک چند خطی جزوه است ...

من از قبل " باخته " بودم

" مچ انداختن "

بهانه ای بود ؛

برای گرفتن دوباره ی "دستان تو "

ﻋﺎﻟﻴﺠﻨﺎﺏ ﺷﻌﺮﻣﻦ
ﻧﻴﺴﺘﻰ ﺗﺎﺑﺒﻴﻨﻰ
ﭼﻪ ﺷﻮﺭﻯ ﺍﻓﻜﻨﺪﻩ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺷﻬﺮ..!!!
ﺷﻌﺮﻫﺎﻳﻰ ﻛﻪ ﻫﺮﺷﺐ ﺗﻮﺭﺍ ﻣﻰ ﺳﺮﺍﻳﻢ ﺩﺭﻗﺎﻟﺒﺸﺎﻥ ...
ﻳﻜﻰ ﻣﻴﺨﻮﺍﻧﺪﻭﻋﺎﺷﻖ ﺗﺮ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺑﻪ ﺩﻟﺪﺍﺭﺵ
ﻭﺁﻥ ﻳﻚ ﺁﻩ ﻣﻰ ﻛﺸﺪ
ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﻋﺸﻖ ﻧﺎﻛﺎﻣﺶ ﻭﻣﻦ!!!
ﻫﻨﻮﺯ ﻫﻢ ﻋﺎﺷﻖ ﺍﺯﺗﻮ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﺳﺮﻭﺩﻧﻢ
ﺑﺎﺯﺁﻯ ﻭﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﺷﺒﺎﺏ ﺍﺳﺖ
ﺗﻤﺎﻡ ﻓﺼﻮﻝ ﻋﻤﺮﻡ ...

تو را دوست دارم

بدون آن که علتش را بدانم

محبتی که علت داشته باشد یا احترام است یا ریا ...

اگر برای کسی مهم باشی

او همیشه راهی برای وقت گذاشتن با "تو" پیدا خواهد کرد

نه بهانه ای برای فرار و نه دروغی برای توجیه ...

من و دنیا ..
همدیگر را رنگ میکنیم ،
من با مداد سیاه، دنیا با مداد سفید!......
من ..
روزهاي اونو ! ..
اون ..
موهاي منو ! ...

یعنی میشه ...

همین الان

یهویی ...

دلش هوامو بکنه ؟ ...

       کاش بود ....

محبت تجارت پاياپاي نيست .

چرتکه نندازيم که من چه کردم و در مقابل توچه کردي .

بي شمار محبت کنيم ، حتي اگر

به هردليلي کفه ترازوي ديگران سبک تربود...

من می توانم
روزها را
بدون صحبت کردن با تو ،
و ماهها را
بدون دیدنت طی کنم ...

اما
ثانیه ای نمی گذرد که
در باره ات فکر نکنم .

خیالت مثل چرت صبحگاهیست ...
مدام با خودم می گویم
" فقط پنج دقیقۀ دیگر "

عاشق که باشی

رفتن نمی دانی

می مانی

سر حرفت می مانی

که گفته بودی : تا ته دنیا کنارش می مانی ...!

گاهی دلت از کسایی میگیره که فکر میکردی

با تمام

آدم های کنارت فرق دارن ....

سخته

ته دلــت دوسش داشته باشی

دلت واسه حرف زدناتون

تنگ باشه

ولی

به خودت اجازه ندی بری سمتش

چون

اون دیگه ماله تو نیست ...

یَنــــی میــــشه

 همــــــین

الــــــــــآن 

یِهـــــــویی 

 اَلَــکی اَلَـــکی 

نفســــــــــم

 بــــــــــــــــــــره

 دیگه 

بـــــالــــــــــا نیـــــاد

نوشتن برای تــو

وقتی ندانی که برایت نوشته ام

به چه درد می خورد ؟؟؟

عشق یعنی

بهت بگه :

سرت رو ، رو بالش نذار

به غیرت سینم بر میخوره ...

تو یادت نیست ولی من خوب به خاطر دارم

برای داشتنت دلی را به دریا زدم که از آب واهمه داشت ...

در تنهاییت کنار پنجره

یک استکان چای مهمان من باش

رفاقت من همیشه ...

تازه دم است

اگه نباشم ، فقط نیستم

کسی بی من نمی میره ....

هیچ گرمایی اندازه ی

دستـــــــــــــــان تو

دیگر برایم گرمــی ندارد ....

شعر قافیه نمی خواهد

سطر به سطر آغوشم را ردیف کرده ام ،

تو فقط بیــا ...

کاش اینجا بودیو

من

نصف و نیمه نبودم ...

و تــو خوب میدانی

من خوشبختی نمــی خواهم

تو را می خواهم ...

حکم تیر مژه ات ، قتل مرا واجب کرد

بی جهت " جرم و جزا " ، "فقه و مبانی " خواندم ...

کـــــــــــــــــــــــــــــــاش

عکسی که دارم ازت

نفـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــس

هم می کشید ...

زنـــــدگـــی از اولـــش ســخت بـــود

مـــا بچــــه بـــــودیم نمیفهمیـــــدیم !!!

تو بخــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــند 

تا سراسیمه شود بوی بهار

مردها....
 گاهی همه ی عشقشان در نگاهشان خلاصه می شود
بگذار مطمئن باشد که می فهمی...
گاهی زبانش نمی چرخد به گفتنِ "دوستت دارم"
اما تا دلت بخواهد شوقِ بودنش فریاد می زند...
وعاشقانه ای برایِ لحظه هایت می شود
ناگهان سکوت میکند میانِ هیاهویِ حرفهایتان!! دستش را محکم بگیرو بگو:

              "من هم دوستت دارم"